جدول جو
جدول جو

معنی توکر

توکر(تَرْ)
پرشدن. (تاج المصادر بیهقی). پرشدن مشک و شکم. یقال: توکر الصبی، ای امتلا بطنه، پرشدن سنگدان مرغ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اصمعی گوید: یقال: شرب حتی توکر و حتی تضلع. (اقرب الموارد). رجوع به توکیر شود
لغت نامه دهخدا