رقم کردن جامه. (تاج المصادر بیهقی). نگار کردن جامه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، پنبه زدن و درپیچیدن. (تاج المصادر بیهقی). باغنده ساختن پنبه را بعد زدن یادر ابهام و خنصر پیچیدن رشته را تا درنی و زعوته داخل نمایند، برآمدن سپیدی موی بر سر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج) ، در فن بیان نوعی از اطناب است به حسب ایضاح بعد از ابهام و آن، آن است که در عجز کلام اسمی مثنی آید و بدو اسم تفسیر شود یکی معطوف بر دیگری چون: یشیب ابن آدم و یشب فیه خصلتان، الحرص و طول الامل. (از تعریفات جرجانی و کشاف اصطلاحات الفنون)