معنی توجس توجس (تَ رَحْ حُ) گوش داشتن به آواز نرم، اندک اندک چشیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، پنهان داشتن ترس. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، بترسیدن. (زوزنی). بیم اندر دل داشتن. (تاج المصادر بیهقی) لغت نامه دهخدا