گشنی داده شدن خرمابن: وبّرت النخله توبیراً (مجهولاً). (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) ، موی ریزۀ زرد برآوردن چوزۀ شترمرغ، رمیدن مردم و وحشت و بیگانگی نمودن، پیوسته به جایی اقامت کردن، رفتن شتر و روباه و خرگوش در زمین درشت تا نشان پانهفته ماند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و گویند جز خرگوش و سیاه گوش، دیگر دواب نشان پا را ننهفند. (منتهی الارب) (آنندراج) ، پوشیده داشتن امری را بر کسی، جریر گوید: فماوبرت فی شعبی ارتعابا، ای مااخفیت امرک ارتعاباً. (از اقرب الموارد)