معنی تنوقات تنوقات(تَ نَوْ وُ) جمع واژۀ تنوق: او را در مصاحبت خود به خوارزم آورد و انواع تنوقاتی که میان دو سلطان تواند بود به تقدیم رسانید. (جهانگشای جوینی). رجوع به تنوق و تنوق کردن شود لغت نامه دهخدا