معنی تنورگر تنورگر (تَ گَ) آنکه تنور سازد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تنار. تنوری: مه تنورگر از هجر خود چنانم سوخت که آتش غم او مغز استخوانم سوخت. سیفی (از آنندراج). رجوع به تنور شود لغت نامه دهخدا