جدول جو
جدول جو

معنی تنشیم

تنشیم(تَ دَلْ لُ)
بوی گوشت بگشتن. (تاج المصادر بیهقی). برگردیدن گوشت و بوی گرفتن آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، درشدن در کاری. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). آغازکردن کاری را. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) ، در بدی شدن و درآویختن در آن، بلند گردانیدن ذکر کسی را، یقال: نشم اﷲ ذکره، زهانیدن زمین آب را. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا