جدول جو
جدول جو

معنی تمضمض

تمضمض(تَ لُ)
آب در دهان جنبانیدن جهت وضو. یقال: تمضض للوضوء. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، درآمدن آب در دهان بوقت وضو. (منتهی الارب) ، درآمدن خواب در چشم. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بجنبش درآمدن خواب در چشم. (ناظم الاطباء). و گویند: ما تمضمضت، ای ما نمت. (ازاقرب الموارد) ، بانگ کردن سگ در پی کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا