به بزرگی یاد کردن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار) (مجمل اللغه). بزرگ کردن و ستودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بزرگ کردن و ثنا گفتن کسی را. (از اقرب الموارد) ، به بزرگی نسبت کردن کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، به بزرگی یاد کردن خدای تعالی را. (آنندراج). مدح و ستایش، و ستایش کردگی، و ستایش خدای تعالی. (ناظم الاطباء) ، بسیار بخشیدن، سیرخورانیدن شتران را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، پرشکم یا نیم شکم علف دادن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)