معنی تکشف
- تکشف (تَجَ فُ)
- برهنه شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). برهنه و گشاده گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آشکار شدن چیزی. (از اقرب الموارد) ، پر کردن برق آسمان را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، خشک شدن زمین، مفتضح شدن کسی. (اقرب الموارد)
