جدول جو
جدول جو

معنی تک و تاب

تک و تاب(تَ کُ)
دو. شتاب. تاخت:
می پرید آنچنان کز آن تک و تاب
پرفکند از پیش چهار عقاب.
نظامی.
همچنان می شدند در تک و تاب
پس روآهسته پیشرو به شتاب.
نظامی.
تک و تاب شاهان بود اندکی
تب شیر در سال باشد یکی.
نظامی.
رجوع به تک و دیگر ترکیبهای آن و تاب شود
لغت نامه دهخدا