معنی تقنیه تقنیه (تَ) لازم گرفتن چیزی را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، کاریزکنی کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). کندن قنات. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا