جدول جو
جدول جو

معنی تقریط

تقریط
(تَ بَ صُ)
در دیگ پاره پاره کردن گندنا. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، گوشوار در گوش کردن. (دهار). گوشواره نهادن بر کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). گوشواره پوشانیدن جاریه را. (از اقرب الموارد) ، لگام دادن اسب را یا عنان بر گردنش افکندن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : فقرطها الاعنه راجعات. (متنبی از اقرب الموارد) ، برانگیختن اسب را بر سخت ترین حضر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بینی چراغ پاک کردن یعنی سوختگی پلیته را دور کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد) ، چیز اندک دادن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اندک اندک عطا کردن کسی را. (از اقرب الموارد) ، روان کردن رسول را بسرعت. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا