معنی تعلل کردن تعلل کردن (خَ دَ) عذر انگیختن. بهانه آوردن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تأخیر کردن. سستی کردن. و رجوع به تعلل و مادۀ قبل شود لغت نامه دهخدا