معنی تعقیم تعقیم (بَظظ) نازاینده گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نازا گردانیدن خدا کسی را. (از اقرب الموارد) ، خاموش کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به عقیم شود لغت نامه دهخدا