به ستم بازداشتن زن را از نکاح. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). بازداشتن زن را از نکاح. (از اقرب الموارد) ، تنگ آمدن خاک بر مردمان. (تاج المصادر بیهقی). تنگ آمدن جای بر مردمان. (زوزنی). تنگ آمدن جای. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، سختی کردن زمین بر اهل خود از انبوهی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، استوار شدن بچه در شکم مادر چنانکه بیرون نتواند آمد. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). دشوار برآمدن کودک و بره و بیضه از رحم زن و گوسفند و ماکیان و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، کار بر کسی تنگ فراگرفتن. (تاج المصادر بیهقی) (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). تنگ گرفتن کار بر کسی و حایل شدن بین او و مقصود وی. (از اقرب الموارد)