معنی تعسعس تعسعس (بَ ءْ) بوییدن بوی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بوییدن چیزی. (از اقرب الموارد) ، به شب شکار جستن گرگ و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). شکار جستن گرگ به شب. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا