معنی تعرقب
- تعرقب (بُ)
- براه پشت رفتن از کوه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). براه پشت کوه رفتن. (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، از خلف اسب سوار شدن. (از اقرب الموارد) ، بازگردیدن از کاری. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، در دروغ و اخلاف به عرقوب شبیه شدن: فلان اذا مطل تعقرب و اذا وعد تعرقب. (از اقرب الموارد)
