معنی تعبیس تعبیس (بَدْهْ) مبالغۀ عبوس. (زوزنی). ترشرویی کردن، شدد للمبالغه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). ترشروئی کردن و درکشیدن لبها را. (از اقرب الموارد). درهم کشیدن ابروان و روی ترش کردن. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا