جدول جو
جدول جو

معنی تعالج

تعالج
(بَخْوْ)
عمل کردن و مشغول شدن به چیزی. (ناظم الاطباء) ، یکدیگر را علاج کردن. تعاطی علاج. (از اقرب الموارد) ، با هم کوشش کردن. (ناظم الاطباء) ، تعالج دو مرد، تزاول و تقاتل آنها. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا