جدول جو
جدول جو

معنی تظالم

تظالم
(بُ)
مظلومی نمودن بی مظلومی. (زوزنی) (یادداشت مرحوم دهخدا) ، همدیگر را ستم کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، شاخ زدن بزها یکدیگر را از نشاط: وجدنا ارضاً تظالم مغراها. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا