معنی تسوج تسوج (تَ) اصل آن تسو و فارسی است که تعریب شده و جیم به آخر آن الحاق گشته، و معنی آن نیم دانگ است. (لسان العجم شعوری ج 1 ورق 273 ب) : چو دیناریست شش دانگ ای برادر و دانگی چارتسو جست اشهر. شمس فخری (از شعوری ایضاً). و رجوع به تسو و طسوج شود لغت نامه دهخدا