معنی تسمیم تسمیم(اِ) زینت دادن تنگ اسب یا شتر با شبه های سفید دریایی منظوم. (از متن اللغه). عروه برای آن ساختن. (از متن اللغه) ، زهرریختن در چیزی. (از اقرب الموارد). زهرریختن در طعام. (از المنجد) ، در اصطلاح طب سم خوردن (خوراندن ؟). (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا