معنی تسخید
- تسخید (اِ)
- نم گرفتن اوراق و چفسیدن بعض آن بر بعض. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نم گرفتن برگهای درخت و نشستن بعض آنها بر بعض دیگر. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) : سخّد ورق الشجر، بصیغه المجهول، ندی و رکب بعضه بعضاً. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
