جدول جو
جدول جو

معنی تساب

تساب(اِ شِ)
از یکدیگر بریدن. (مجمل اللغه) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تقاطع. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، یکدیگر را دشنام گفتن. (مجمل اللغه). یکدیگر را دشنام دادن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تشاتم. (اقرب الموارد) (المنجد)
لغت نامه دهخدا