جدول جو
جدول جو

معنی تزتت

تزتت
(اِ دِ)
آراسته شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آراسته شدن و آراسته شدن عروس. (آنندراج). آراستن عروس را. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) : زتت العروس فتزتت هی، یعنی آرایش کردم عروس را پس آراسته شد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : از لمعۀ آن دو گوهر گرانبها جراید جواهر مجردات، تزتت بزیب تکثر یافت. (درۀ نادره چ شهیدی ص 2)
لغت نامه دهخدا