جدول جو
جدول جو

معنی ترسیم

ترسیم
(اِ تِ)
جامه بخط کردن. (از تاج المصادر بیهقی) (از اقرب الموارد) (از المنجد). جامه را مخطط کردن. (آنندراج). مبالغۀ رسم. (زوزنی) ، نشانه کردن و نیک نوشتن. (آنندراج). نشان گذاشتن و نقش کردن. (فرهنگ نظام) ، گماشتن ناقه را چنانکه بر زمین اثری بگذارد. (از اقرب الموارد) ، گماشتن ترسیم را، لغت مغربی است. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، خطوط خفیه کشیدن. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا