جدول جو
جدول جو

معنی ترسان گشتن

ترسان گشتن
(نِ دَ)
خائف شدن. ترسیدن. مرعوب گشتن. ترسان شدن:
ز هر دو غریوی برآمد که کوه
بدرّید و گشتند ترسان گروه.
فردوسی
لغت نامه دهخدا