معنی ترتیب دادن
- ترتیب دادن (گَ دَ)
- راست کردن و آراسته کردن. (ناظم الاطباء) : تا مصارعت کردند و مقامی منیع ترتیب دادند. (گلستان).
آنچه بر شاهدان حسن رواست
جمله ترتیب داده بر اندام.
سنجر کاشی (از آنندراج).
، هر چیزی را در جای و مقام خود نهادن و نظم دادن، تسویه کردن، استوار کردن. (ناظم الاطباء)
