معنی تراشیده
- تراشیده(تَ دَ / دِ)
- سترده و خراشیده و رندیده. (ناظم الاطباء) ، آنچه پس از تراشیدن بحاصل آید: چوب تراشیده، ریش تراشیده، سنگ تراشیده، صاف و هموار.
- ناتراشیده، خشن. ناهموار. نادرست. خلاف عقل و ادب:
بیک ناتراشیده در مجلسی
برنجد دل هوشمندان بسی.
(گلستان)
