معنی تراث تراث (تُ) میراث. (آنندراج) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). آنچه از مرده بکسی رسد. (منتهی الارب) (المنجد) (ناظم الاطباء). و اصل التاء فیه واو. (منتهی الارب). ترکۀ میّت. مرده ریگ لغت نامه دهخدا