خجل شدن. (آنندراج). خجالت کشیدن، چه در وقت انفعال عرق می آید. (آنندراج در ذیل کلمه تر) : شوخی که گشته خون دلم ازنیمرنگیش گل در چمن تر آمده از شوخ و شنگیش. تأثیر (از آنندراج). ، آزرده شدن. (آنندراج) : چو پیش صبح روشن شد که حال مهر گردان چیست تر آمد خندۀ خوش بر غرور کامکاران زد. حافظ (از آنندراج). ای آزرده دل شده چنین و چنان کرد، و بعضی درین شعر برآمدخوانده اند و در تحیر درآمده اند. (از غوامض) (آنندراج). تر آمد باز از سیل سرشکم من ندانستم که خواهد ساخت جام خونفشانم ماجرا امشب. زکی ندیم (از آنندراج در ذیل کلمه تر)