معنی تدخدخ تدخدخ(اِ تِ) منقبض و گرفته شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). گرفته شدن مرد. (المنجد) (اقرب الموارد) (متن اللغه). لغت متروک شده است، اختلاط تاریکی شب. (متن اللغه) لغت نامه دهخدا