پادشاه گردانیدن. (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) ، خداوند چیزی گردانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (از زوزنی) (از ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). دادن و ملک گردانیدن خداوند برای کسی مال را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : خوّله اللّه مالاً، اعطاه ایاه متفضلاً و ملّکه ایاه . (اقرب الموارد) (از المنجد)