معنی تختیم تختیم (اِ) نیک مهر کردن، شدد للمبالغه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ختم. ختام. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). رجوع به ختم و ختام شود، انگشتری در انگشت کردن. (از متن اللغه) (از المنجد) ، تختیم کتاب، به پایان رسانیدن آن. (از متن اللغه) لغت نامه دهخدا