بر خویشتن پیچیدن. (تاج المصادر بیهقی). فراهم آمدن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). تحیز حیه، بر خویشتن پیچیدن مار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) ، تحیز مرد، رسیدن در مکان. (از اقرب الموارد) (ازقطر المحیط) ، حیز و جا گرفتن. (فرهنگ نظام) ، مستولی شدن بر بلدی و ضبط کردن آن. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) ، حصول در مکان. حصول در حیز. (از کشاف اصطلاحات الفنون)