معنی تجماء تجماء (اُ) ترنجیدن و فراهم آمدن در جامۀ خود، فراهم آمدن قوم از هر جا، گرفتن و پنهان ساختن چیزی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) : والظلیم یتجماء علی بیضه. (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا