جایی که نور و روشنایی در آن فراوان باشد. جلوگاه نور. آنجا که در فروغ و روشنی همچون کوه طور بود هنگام تجلی نور الهی بر آن: غنچه سان از دست برده غمزۀ خوبان مرا هر تجلی زار چاک سینه صبح محشر است. ملا بیخود جامی (از آنندراج). صفحه را کلکم تجلی زارکرد از مطلعی گر فروغش مطلع خورشید باشد چون سها. شفیع اثر (ایضاً)