جدول جو
جدول جو

معنی تجربه

تجربه
(اِ)
آزمودن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تجریب. آگاهی یافتن و آزمودن کسی را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). رجوع به تجربت و تجربه شود
لغت نامه دهخدا