معنی تبهیم
- تبهیم (اِ تِ)
- بی مادر چرانیدن بهم. (تاج المصادر بیهقی). جدا کردن ستورریزگان را از مادرهای آنها بچرا. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جدا کردن بره از مادرش بچرا. (آنندراج) ، اقامت کردن در مکان. (از قطر المحیط) (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء)
