معنی تبلغ - لغت نامه دهخدا
معنی تبلغ
- تبلغ
(اِ لِمْ) - روزگار فاگذاشتن به اندک. (تاج المصادر بیهقی). به اندک چیزی روزگار گذاشتن. (زوزنی). اکتفا و بسنده نمودن به آن. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، سخت شدن بیماری. (تاج المصادربیهقی) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، بتکلف رسیدن منزل را. (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا