جدول جو
جدول جو

معنی تب ساکن شدن

تب ساکن شدن
ساکن شدن تب، قطع شدن تب. صاحب آنندراج آرد: تب ساکن شدن به چیزی بمعنی تب ریختن:
حرص از طینت پیران نبرد موی سفید
این تبی نیست که ساکن به تباشیر شود.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا