معنی تامسکیلک تامسکیلک (مَ لَ) از اصطلاح هندوان، براهمر گوید رأس ذنب ’جوزهر’ را سی وسه پسر است که آنها را تامسکیلک گویند و اشکال آنان مختلف و گرد آفتاب و ماهند و دلالت بر حریق کنند. (ماللهند بیرونی ص 312 س 5-7 و ص 314 س 13) لغت نامه دهخدا