جدول جو
جدول جو

معنی تالانه

تالانه
(نَ / نِ)
نوعی ازشفتالو بود. (فرهنگ جهانگیری) (برهان) (فرهنگ رشیدی) (الفاظ الادویه). بعضی گویند: میوه ای است شبیه به شفتالو. (برهان) (شرفنامۀ منیری). تالانک. (آنندراج) (انجمن آرا). میوه ای است از جنس هلو و شفتالو. (فرهنگ نظام). میوه ای شبیه به هلو. (ناظم الاطباء). نامهای دیگرش شفترنگ و شلیل است. (فرهنگ نظام) :
شد نار ترش شحنه و نارنج میرآب
تالانه لشکری شد امرود میر گشت.
بسحاق اطعمه (دیوان چ استانبول ص 38).
زان که در خوان چنین میوه ضرورت باشد
مثل شفتالو و تالانه وانگور و انار.
بسحاق اطعمه (از فرهنگ نظام).
رجوع به تالانک شود
لغت نامه دهخدا