معنی تازه گوی تازه گوی (اَقْ وا) نو گوینده. نو سراینده، مجازاً، تازه سخن. نوپرداز. نیکوگفتار. نغزسخن (و جمع آن تازه گویان آید) : بساز لب تازه گویان زند ره نغمۀ آبدار سخن. طغرا (از آنندراج) لغت نامه دهخدا