معنی تاریک گردیدن
- تاریک گردیدن (مُ عافْ فَ)
- تاریک شدن. تاریک گشتن. تیره و تار شدن: غربه، تاریک گردیدن. اظلام، تاریک گردیدن شب. اغضاء، تاریک گردیدن شب. ادجاء، تاریک گردیدن شب. تدجی، تاریک گردیدن شب. دجو، تاریک گردیدن شب. غسو، اغساء، غسی ً، غسم، اغسام، تاریک گردیدن شب. غدر، اغدار، تاریک گردیدن شب. (منتهی الارب)
