ابوالغنائم. در تاریخ گزیده (ص 448) آرد: سلطان (ملکشاه) برنجید (از خواجه نظام الملک) و او را معزول کرد، و جایش به تاج الدین ابوالغنائم نائب ترکان خاتون داد... ابوالمعالی نحاص در این معنی گفت در حق سلطان: ز بوعلی مدد از بو رضا و ازبو سعد شها که شیر به پیش تو همچو میش آمد در آن زمانه ز هرچ آمدی بخدمت تو مبشر ظفر و فتح نامه بیش آمد زبوالغنائم و بوالفضل و بوالمعالی باز زمین مملکتت را ثبات پیش آمد...’ نام و نسب وی از این قرار است: ابوالغنائم ابن دارست مرزبان بن خسرو و فیروز و لقب ویرا تاج الملک هم نوشته اند. رجوع به ابن دارست و ابوالغنائم تاج الملک. و تاج الملک ابوالغنایم در همین لغت نامه شود