جدول جو
جدول جو

معنی تاب خورده

تاب خورده
(خوَرْ / خُرْ/ دِ)
پیچیده. تابیده شده:
موی چون تاب خورده زوبین است
مژه چون آبداده پیکانست.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا