تأکید مسندٌالیه برای چند چیز است: 1- تقریر و تأکید مثل: ’جاء زید زید’ و مثل این شعر سنایی: گرچه بر خود بپوشی از پی فرع از درون شرم دار شرم از شرع. (تأمل). 2- دفع توهم تجوز مثل: ’جاء الامیر نفسه’، یعنی خود امیر آمد نه بنه و خرگاه و مثل قول نظامی: شنیدم من که هر کوکب جهانیست جداگانه زمین و آسمانیست. و مثل قول سعدی: توانم من ای نامور شهریار که اسبی برون آورم از هزار. 3- دفع توهم سهو از متکلم، مثل مثال اول زیرا گفتن زید دوم، میشود اشاره باشد، به اینکه زید اول از روی سهو نبوده و چون قول سنایی در مدح رسول اکرم صلی اﷲ علیه و آله و سلم: در رسالت تمام بود تمام در کرامت امام بود امام. 4 -دفع توهم عدل شمول حکم، مثل: ’جاء القوم کلهم اجمعون’ و چون شعر حافظ: صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند بر اثر صبرنوبت ظفر آید. و چون شعر نظامی: ما همه موریم سلیمان تو باش ما همه جسمیم بیا جان تو باش. و چون شعر مولوی: ما همه شیران ولی شیر علم حمله مان از باد شد دمبدم. و چون شعر سعدی: در آفاق اگر سربسر پادشاست چو مال از رعیت ستاند، گداست. (از هنجار گفتار نصراﷲ تقوی ص 45)