جدول جو
جدول جو

معنی تأبق

تأبق(اِ)
پنهان شدن. (اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، بازداشته شدن. (تاج المصادربیهقی) (اقرب الموارد). بند گشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، توبه کردن از گناه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، تأبق الشی ٔ، انکار کرد آنرا. (منتهی الارب) ، کناره کرد از آن چیز. (ناظم الاطباء). کنار گرفتن. (منتهی الارب). و قیل تأبق، اذا فعل فعلاً خرج به عن الاباق کتأثم اذا فعل فعلاً خرج به عن الاثم. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا